جدول جو
جدول جو

معنی آب و هوایی - جستجوی لغت در جدول جو

آب و هوایی
طقسٌ
تصویری از آب و هوایی
تصویر آب و هوایی
دیکشنری فارسی به عربی
آب و هوایی
Climatic
تصویری از آب و هوایی
تصویر آب و هوایی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
آب و هوایی
climatique
تصویری از آب و هوایی
تصویر آب و هوایی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
آب و هوایی
climatico
تصویری از آب و هوایی
تصویر آب و هوایی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
آب و هوایی
wa kijiografia
تصویری از آب و هوایی
تصویر آب و هوایی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
آب و هوایی
klimatisch
تصویری از آب و هوایی
تصویر آب و هوایی
دیکشنری فارسی به آلمانی
آب و هوایی
кліматичний
تصویری از آب و هوایی
تصویر آب و هوایی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
آب و هوایی
klimatyczny
تصویری از آب و هوایی
تصویر آب و هوایی
دیکشنری فارسی به لهستانی
آب و هوایی
气候的
تصویری از آب و هوایی
تصویر آب و هوایی
دیکشنری فارسی به چینی
آب و هوایی
climático
تصویری از آب و هوایی
تصویر آب و هوایی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
آب و هوایی
موسمی
تصویری از آب و هوایی
تصویر آب و هوایی
دیکشنری فارسی به اردو
آب و هوایی
জলবায়ু
تصویری از آب و هوایی
تصویر آب و هوایی
دیکشنری فارسی به بنگالی
آب و هوایی
iklimsel
تصویری از آب و هوایی
تصویر آب و هوایی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
آب و هوایی
climático
تصویری از آب و هوایی
تصویر آب و هوایی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
آب و هوایی
기후의
تصویری از آب و هوایی
تصویر آب و هوایی
دیکشنری فارسی به کره ای
آب و هوایی
気候の
تصویری از آب و هوایی
تصویر آب و هوایی
دیکشنری فارسی به ژاپنی
آب و هوایی
אקלימי
تصویری از آب و هوایی
تصویر آب و هوایی
دیکشنری فارسی به عبری
آب و هوایی
климатический
تصویری از آب و هوایی
تصویر آب و هوایی
دیکشنری فارسی به روسی
آب و هوایی
iklim
تصویری از آب و هوایی
تصویر آب و هوایی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
آب و هوایی
ทางภูมิอากาศ
تصویری از آب و هوایی
تصویر آب و هوایی
دیکشنری فارسی به تایلندی
آب و هوایی
klimatologisch
تصویری از آب و هوایی
تصویر آب و هوایی
دیکشنری فارسی به هلندی
آب و هوایی
जलवायु से संबंधित
تصویری از آب و هوایی
تصویر آب و هوایی
دیکشنری فارسی به هندی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آب و هوا
تصویر آب و هوا
در علم زمین شناسی، اوضاع جوی اعم از سرما، گرما، فشار جوی و وزش بادها در یک شهر یا ناحیه، متوسط اوضاع جوی در طی سالیان مختلف در یک شهر یا ناحیه، اقلیم
فرهنگ فارسی عمید
(بُ هََ)
کشور. اقلیم، سقم یا صحت مربوط به آب و هوای ناحیتی
لغت نامه دهخدا
مجموع آثار جوی اعم از سرما و گرما و فشار هوا و مقداربخار آب و جریان بادها که حالت و وضع متوسط منطقه ای را مشخص سازد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب و هوا
تصویر آب و هوا
((بُ هَ))
مجموع آثار جوّی اعم از سرماو گرما در یک شهر یا ناحیه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آب و هوا
تصویر آب و هوا
اقلیم
فرهنگ واژه فارسی سره